در شرایطی که جناح هار و فاشیستی نظام حاکم در پی امنیتی – نظامی کردن حیات اجتماعی، با به میدان آوردن نیروهای سرکوب گر خود، بی رحمانه به لت و پار کردن و کشتار مردم معترض در خیابان ها پرداخته و می پردازد. و با دستگیری های گسترده و شکنجه های وحشیانه و سادیستی می کوشد دستگیر شده گان را تخریب و تحقیر و تهی کند، موسوی از تلخی های پیش آمده سخن می گوید. در شرایطی که مردم در خیابان و پشت بام خانه های شان با سر دادن شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای از سرنگونی نظام حاکم سخن می گویند، و با فریاد زدن شعار صاحب این ملک منم از حق حاکمیت مستقیم خود دم می زنند، موسوی از دعوا های خانواده گی سخن می گوید. در این میانه اما آن چه را که موسوی بدان کوچک ترین اشاره ای نکرده است، این حقیقت است که به باور وی، رأی دهنده گان معترض، سپر بلا و میانجی این جنگ خانواده گی بوده اند. در واقع موسوی و اصلاح طلبان توانستند برای سهم خواهی خود، توده های بسیاری را به پای صندوق های رأی بکشانند و پس از کودتای انتخاباتی پدر و برادر خود، توانستند از به میدان آمدن رأی دهنده گان معترض بهره برده و از حضور آنان به سان سپری در عرصه ی جدال خانواده گی خویش برای ابطال انتخابات استفاده کنند. سپری که پس از بسته شدن تمامی سوراخ سمبه های قانونی ابطال انتخابات دیگر نیازی به حضور آنان در خیابان و پشت بام نیست. البته موسوی و اصلاح طلبان برای بقا و حضور سیاسی و محروم نشدن از حق ارث خود هنوز به میانجی گری رأی دهنده گان معترض نیاز دارند. اینان در این لحظه از سویی با تاکید بر خویشاوندی خود با حاکمان وقت و از سوی دیگر با تکیه به خطر مجدد حضور رأی دهنده گان معترض، می کوشند بقا و حضور سیاسی خویش و حق ارث خود را هم چنان حفظ کنند. موسوی و اصلاح طلبان چنانچه مجال یابند بر آنند تا با بهره بردن از موج جنبش سبز، حزب سبز امید خویش را بنا کنند تا مبادا توده ی باد آورده ی رأی دهنده گان را توفان سرنگون طلبان ببرد.
۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه
تلخ کامی های خانواده گی موسوی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر